جدول جو
جدول جو

معنی نیم انداز - جستجوی لغت در جدول جو

نیم انداز
(اَ)
در شاهد زیر ظاهراً به معنی نیمه تمام و اندک و مختصر آمده است:
یکی صید رهائی دشمنم آتش عنانی کو
که در قید کمند آرد به سعی نیم اندازم.
طالب (از بهارعجم و آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نفت انداز
تصویر نفت انداز
نفاط، آنکه به وسیلۀ منجنیق گوی های مشتعل آغشته به نفت را به سوی دشمن پرتاب می کرد، نفت انداز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طنین انداز
تصویر طنین انداز
ویژگی آنچه ایجاد طنین می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیم اندام
تصویر سیم اندام
کسی که بدنش مانند نقره سفید باشد، سیم تن، سیم بدن، سیمین بدن، سیم بر، سیمین بر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حکم انداز
تصویر حکم انداز
تیرانداز ماهر که تیرش خطا نمی رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
مساحتی از صحرا یا دامنۀ کوه که چشم همۀ آن را ببیند، منظره، دورنما، چشم افکن، منظرۀ وسیع باصفا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قایم انداز
تصویر قایم انداز
شترنگ باز چیره، منگیا گر بی همال شطرنج باز کامل، نرد باز بی نظیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفت انداز
تصویر نفت انداز
افروزنده مواد آتشبازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نظر انداز
تصویر نظر انداز
چشم انداز، نگرنده منظر منظره: فلان عمارت نظر انداز خوبی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نرم اندام
تصویر نرم اندام
کسی که دارای اعضای نرم ولطیف باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم انداز
تصویر قلم انداز
پاکلاغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفط انداز
تصویر نفط انداز
افروزنده مواد آتشبازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنین انداز
تصویر طنین انداز
ور انداز آن که تولید طنین کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیم اندام
تصویر سیم اندام
آن که اندام وی سپید و تابان باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پیش اندازد آنکه سبقت دهد، کسی که بجلو راند، پارچه ای که در وقت طعام خوردن بروی زانو گسترند دستار خوان: یک عدد صراحی نقره مملو از رواح ریحانی... با پیاله طلا و پیش انداز زربفت از پی او فرستادند، رشته جواهر که زنان از گردن آویزند و در پیش سینه قرار دهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حکم انداز
تصویر حکم انداز
تیر انداز چیره تیر انداز ماهری که تیر او خطا نکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
منظره، دورنما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیر انداز
تصویر زیر انداز
پارچه ای که در زیر پای گسترانند، تشک، فرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صید انداز
تصویر صید انداز
شکارگر نخچیر افگن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
((~. اَ))
دورنما، منظره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
منظره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
Prospect
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
perspective
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
perspectiva
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
prospek
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
โอกาส
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
vooruitzicht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
Aussicht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
prospettiva
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
perspectiva
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
前景
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
perspektywa
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
перспектива
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
перспектива
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چشم انداز
تصویر چشم انداز
संभावना
دیکشنری فارسی به هندی